رد شدن به محتوای اصلی

کتاب نقش ارد بزرگ و احمدشاه مسعود در تغییر نام افغانستان به خراسان

Posted  Image


نقش ارد بزرگ و احمدشاه مسعود در تغییر نام افغانستان به خراسان

گردآوری و پیشگفتار : شقایق شاهی




پیشگفتار :

سلام بی پایان خدمت همه هم وطنان تقدیم میکنم.

مدتها بود به میتینگ افغان سر نزده بودم رفتم تا ببینم چه گفتگوهای بین دوستان برقرار است که با نوشته علی احمد قندهاری ( که شخصا فکر می کنم ایشان همان دکتر سید خلیل الله هاشمیان باشد ) برخوردم .


نکته جالب و اندوهناک گپ ایشان و مصداقی که برای آن آورده بودند یعنی سخنان آقای دکتر سید خلیل الله هاشمیان ! سرشار از ناسزا و دشنام نسبت به آدمهای مهم و نام آشنایی همانند ارد بزرگ و احمد شاه مسعود بود .

تا جائیکه به یاد دارم احمدشاه مسعود هیچ گاه در مورد تغییر نام افغانستان نظر آشکاری نداده اند اما بنا بر دانش و خرد خود نام سخیف افغان ، که مال قبیله پشتون را شاید نمی پذیرفت . در مورد دانشمند دوراندیش ایرانی و دوست احمدشاه مسعود یعنی ارد بزرگ هم به همین ترتیب ، جای به خاطر ندارم که گفته ایی ، چیزی در مورد تغییر نام افغانستان داشته باشند . البته ایشان به نام قاره آسیا بر مناطقی که در حوزه فرهنگی ایران باستان است اعتراض دارند و می گویند آسیا و اروپا قاره کهن را تصاحب کرده اند و از کشمیر و پامیر تا مدیترانه و از خلیج فارس تا شمالی ترین قسمت دریای مازندران را هم سرحداد قاره کهن می دانند . نکته مهم این بحث اشاره ایست که به داستان فرزندان فریدون در شاهنامه می کنند که سلم و تور ( فرمانروایان اروپا و چین هستند) برادر بیگناه خود ایرج را که فرمانروای ایران است را می کشند تا بر ایران چنگ زنند ، ایشان بر این باور است این داستان همکنون رخداده است و قسمتی از قاره کهن در اختیار آسیا و قسمتی در اختیار اروپاست ...
ارد بزرگ پرده از رازی دیگر هم برداشته است و آن واژه استعماری جاده ابریشم است که در دل نظریه قاره کهن او قرار دارد و می گوید چین با این حربه سعی در گسترش حوزه نفوذ خویش را دارد ارد بزرگ می گوید چین از همین جاده فرهنگ ما همچون میترایزم که بعد ها در آنجا شد تائو و کنفوسیوس و همچنین شاهنامه فردوسی ما را 400 سال پس از سرودنش به دست مرد جاودانه فردوسی به سرقت برده و اسامی چینی بر شخصیت های آن نهاده اند و از جمله به رستم می گویند تانگ ! ارد بزرگ بر این جاده نام راه فرهنگها گذارده اند که مورد ستایش همگانی قرار گرفته است .

حال کجای نظرات ارد بزرگ و یا احمد شاه مسعود می تواند حامل این نظر دوستان پشتون ما باشد که اینان را متهم می کنند ؟

اما من توجه شما را به نکته بسیار مهم تری جلب می کنم !

تاریخ در دست تاریخ سازان و یا بهتر بگویم اسطوره هاست !

خراسان بزرگ سرشار بوده است از اسطوره ها ، اسطوره هایی نظیر فردوسی ، رودکی ، ابوعلی سینا ، ابوریحان بیرونی ، ابونصر فارابی ، خواجه نصیر الدین طوسی ، خواجه نظام الملک ، امام محمد غزالی ، ناصر خسرو ، خیام ، عطار ، بیهقی ، جامی ، کسایی مروزی ، امام فخر رازی ، خواجه عبدالله انصاری ، سنایی غزنوی ، ابو سعید ابولخیر ، مولوی ، دقیقی طوسی ، ملک الشعرا بهار ، شریعتی ، اخوان ثالث ، احمدشاه مسعود و ارد بزرگ .

دوستان پشتون و کج اندیش ما ، این روزها برای نابودی و ریختن آبروی احمد شاه مسعود سنگ تمام گذاشته اند و بدین منظور حتی از ناسزا گویی به پسر نوجوان او هم دریغ نکرده اند که مبادا در آینده پا در جای پای پدر بگذارد و همچو او موجب سربلندی افغانستان باشد .

مشکل پشتونها در این است که سنتها ، باورهای خرافی ، آداب و رسوم قومی و محلی و مذهبی و بی سوادی و عدم دسترسی به دانش وتخنیک معاصر وضع را به اینجا کشانده است .

حالا که احمد شاه نیست نوبت ارد بزرگ فرا رسیده است یاران پشتون ما با این که می دانند ریشه پدری ارد بزرگ در شیروان ( یکی از شهرهای شمالی خراسان ایران) می باشد و او هم ایرانی است باز هم در هراسند که مبادا با تغییر نام افغانستان به خراسان این تنها اسطوره سرزمین پهناور خراسان امروز مشکل زا باشد پس باید به هر ترتیب او را هم نابود کنند . همانگونه که در سطور ادامه خواهید خواند می گویند : احمدشاه یک جنایتکار و خائن بود و جماعت در پرده نشین ارد بزرگ هم فکر می کنند قوم افغان بر می گردد به دونیم صدسال پیش و استانی از ایران می گردند .

این برخورد سفسطه آمیز گویای ترسی در نهان است آنها می ترسند دوران باجگیریشان از اقوام دیگر با تغییر نام افغانستان به خراسان پایان پذیرد آنها می خواهند به هر ترتیبی که هست تاریخ باشکوه و افتخارات کابل ، هرات ، بدخشان و مزار .... را به پای نظام قبیله ایی و شتربان خویش قربانی کنند .جماعت ارد بزرگ پرده نشین است ! یا ملاعمر پشتون ؟!

من فکر می کنم هنوز هم دستان استعمار پیر در کار است و نمی گذارد افغانستان متحد و یکپارچه شکل کامل بگیرد .

پشتونها می خواهند زبان اجدادی ما را از ما بگیرند و تعصبات قومی و مذهبی خویش را بر ما روا دارند

یادشان رفته که آنها حتی با کمک عربستان ، امارات و پاکستان هم نتوانستند . ما همیشه در مقابل اقوام متهاجم و بربری و وحشی ،ناقل و مستبد به مبارزه برخواسته ایم .

بنای اقوام دیگر در مقابل پشتونها احترام متقابل است نه زاری و خواری !!

هزار انگلیس هم دیگر نمی توانند ما را به قربانگاه پشتونها بکشانند . دوران شتر سواران به پایان رسیده است و سرزمین ما هزاران اسطوره در آستین دارد . در سطور زیر خواهید خواند که یکی از پشتونها تلویحا کشته شدن احمد شاه مسعود را یکی از افتخارات پشتونها می داند حال آنکه به راستی اگر این داستان به ثبوت می رسید اوضاع افغانستان از آسمان تا زمین با حال فرق می کرد . و خیلی زودتر مرز جدایی بین ما کشیده می شد . اسرار بر سلطه جویی قوم بدوی پشتون دیوار بلندتری مابین ما خواهد کشید و کار اشتراکی اقوام ما با پشتونها به پایان می رسد . امیدوارم از تخم قبیله سالاری خود برون آئید .

شقایق شاهی


ادامه کتاب در آدرس زیر :
http://tajikam.com


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

فرزانه شیدا ، بانوی اهل قلم

فرزانه شیدا شاعر و پژوهشگر ایرانی متولد 1340 و مقیم شهر اسلو در کشور نروژ است . سروده های او سرشار از احساسات پاک و زیبای یک بانوی ایرانی ست . در ایران هم میهنان او را با بررسی اندیشه های ارد بزرگ (Orod Bozorg) می شناسند . بررسی های عمیق او بر اندیشه های یک فیلسوف بسیار خواندنی و آموزنده است . فرزانه شیدا با نگاهی روان شناختی و گاها جامعه شناسانه افکار و نظریات ارد بزرگ را مورد پژوهش قرار می دهد . کتاب یازده جلدی ((بعد سوم آرمان نامه)) حاصل سالها پژوهش اوست . تسلط فرزانه شیدا بر ادبیات غنی فارسی و اشراف کامل بر صنایع ادبی ، از او یگانه ایی ساخته است ، که باعث شده بسیاری او را مرجع خویش در امر سرودن و شعر نمایند . متاسفانه آب و هوای سرد کشور نروژ ، این شاعر سرشناس کشورمان را دچار درد های عضلانی طولانی مدت نموده است در این شرایط و با این که بخش عمده ایی از فعالیتهای اجتماعی او کاسته شده اما با شور و عشق به مردم کشورش ایران همچنان می نگارد و نسل امروز را همچون یک مادر مهربان همراهی می نماید . برای این بانوی فرهیخته کشورمان آرزوی طول عمر و سلامتی می نماییم

chokouhe Omrani

زندگی نامه شکوهه عمرانی شاعر ، مترجم و فعال اجتماعی ایرانی مقیم کشور سوییس شهر ژنو  شکوهه عمرانی را بیشتر اهل ادب و شعر با نام شیرین می شناسند او زاده شهر "سهراب" کاشان همیشه زیبا است . تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه در زادگاهش بوده ، سپس به منظور ادامه ی تحصیل به تهران می آید و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ی مترجمی در همان جا به پایان می رساند . مدتی در سازمان برنامه و بودجه بعنوان کارشناس مشغول به کار می شود و بعد از چند سال خدمت در این سازمان بعلت ماموریت همسرش به سویس می آید و در ژنو موفق به اخذ دیپلم زبان فرانسه از دانشگاه این شهر می گردد او موفق می شود مدرک خدمات اجتماعی از انستیتو مطالعات اجتماعی را نیز کسب کند . در ژنو در سازمانهای مختلف فرهنگی مشعول به کار می شود و هم اکنون عضو چندین سازمان خیریه فرهنگی و هنری می باشد .از 5 سال پیش شروع به سرودن شعر می نماید . در واقع ذوق سرودن شعر در او با خواندن اشعار پدر بزرگش سید رضا صانعی کاشانی جان می گیرد و مرگ مادر شوریدگی و سرآیندگی را در او به وجود می آورد و نخستین شعرش را برای مادرش می سراید .

کاش میشد در کوهستان بمانم

به کوهستان می نگرم ، درونم سرشار از نیرو می شود کوهها سر فرود می آورند ، و می گویند : باز ما را درخواهی نورد . ارد بزرگ کاش میشد در کوهستان بمانم به کوهستانی زیبا و روح افزا رسیده ام آرامشی دلپذیر حکمفرماست از پنجره به بیرون مینگرم پرواز دسته جمعی پرندگان مهاجر، آسمان نیلگون و کوههای سراسر سبز که با نور نقره فام آفتاب مزین شده چشمانم را نوازش میدهد آهنگ دلپذیر زنگوله ی گاو ها موسیقی دلنشینی را مینوازد. در اینجا از آدمیانی که کلامشان و لبخندشان دروغین است خبری نیست آدم های ریا کار و پنهانکار آدمهایی که به فرمان خود نمی زیند و در زندان قید وبند اسیرند آدم های تهی از عواطف انسانی که همچون عروسکهای متحرک به هر سو روانند و نقشه ی ویرانی تو را در سر میرورانند آدمهاییکه از ترس چشم زخم تو را از خود میرانند اینجا کسی بیکار نیست کسی در غم نان وآب نیست از تبعیض نژادی ، مذهبی خبری نیست از فقر ونابرابری اثری نیست از جنگ و خشونت هم خبری نیست کاش میشد در کوهستان بمانم شکوهه عمرانی ژنو / سوییس http://chokouh.tk