رد شدن به محتوای اصلی

سیاستمدار ناتوان، کارش هرز نیروهاست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

 

عکس های پرتره فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی KOZAIm

سیاستمداران آزموده از همان چشمه ای می نوشند، که مردم را سیراب می کند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

سیاستمداران بزرگ، همواره به یاد دارند که خدمتگزار مردم هستند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

مردم در پی گزارش روزانه سیاستمداران نیستند ، آنان دگرگونی و بهروزی زندگی خویش را خواستارند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

سرپرستان، کارمند بدنام و رسوا را به سرعت برکنار کنند، در غیر این صورت، سیاهی کار بزهکار، دامن آنها را نیز خواهد گرفت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

سیاستمدار نیک، دست نشانده پلید ندارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

سیاستمداری که تنها به پیشروی می اندیشد، همواره برای خویش، دشمن تراشی می کند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

مردمداری، بهترین خوی یک سیاستمدار است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

فرمانروای اندرزگو، شایسته پیشوایی نیست، تنها آنانی بایسته اند که کار می کنند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

فرمانروای دانا می داند، هیچ ندایی با کُشتن خاموش نمی شود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

فرمانروای شایسته، در اندیشه کینه توزی از مردم خویش نیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

فرمانروایی که نتواند پیشدار بیداد بزهکاران و چپاولگران باشد، شایستگی دیوانسالاری را ندارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

آدمیان تندخو و خشمگین را، از دستگاه سیاسی دور کنیم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

ناکارآمدترین سیاستمداران، آنانی هستند که ندانم کاری های خود را، بر گردن مردم می اندازند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

و سیاستمداری که دروغ گفت، فر و شکوه خویش را به خاک سپرد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

نگهبانی از داشته های یک کشور، برای سیاستمداران، یک هنجار همیشگی است و انجام آن خودستایی ندارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

هیچگاه به دروغگویان، میدان کارگزاری ندهید. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

بکارگیری آشنایان ناکارا، در یک گردونه کاری، برآیندی تلخ در پی خواهد داشت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

سرپرست، باید نماد کارایی و توانمندی باشد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

سرپرست وراج، شایسته پیشوایی نیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

مهمترین کار سرپرست، انجام درست کاریست، که بر دوش گرفته است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کاش میشد در کوهستان بمانم

به کوهستان می نگرم ، درونم سرشار از نیرو می شود کوهها سر فرود می آورند ، و می گویند : باز ما را درخواهی نورد . ارد بزرگ کاش میشد در کوهستان بمانم به کوهستانی زیبا و روح افزا رسیده ام آرامشی دلپذیر حکمفرماست از پنجره به بیرون مینگرم پرواز دسته جمعی پرندگان مهاجر، آسمان نیلگون و کوههای سراسر سبز که با نور نقره فام آفتاب مزین شده چشمانم را نوازش میدهد آهنگ دلپذیر زنگوله ی گاو ها موسیقی دلنشینی را مینوازد. در اینجا از آدمیانی که کلامشان و لبخندشان دروغین است خبری نیست آدم های ریا کار و پنهانکار آدمهایی که به فرمان خود نمی زیند و در زندان قید وبند اسیرند آدم های تهی از عواطف انسانی که همچون عروسکهای متحرک به هر سو روانند و نقشه ی ویرانی تو را در سر میرورانند آدمهاییکه از ترس چشم زخم تو را از خود میرانند اینجا کسی بیکار نیست کسی در غم نان وآب نیست از تبعیض نژادی ، مذهبی خبری نیست از فقر ونابرابری اثری نیست از جنگ و خشونت هم خبری نیست کاش میشد در کوهستان بمانم شکوهه عمرانی ژنو / سوییس http://chokouh.tk

نگرشهای شگفت انگیز به کفش !

بیشتر ما فکر می‌کنیم بستن کفش به عقب اتومبیل عروس و داماد در کشورهای غربی نوعی شوخی و شیطنت است. اما این شوخی عملاً از مراسمی باستانی اقتباس شده که پیروان و علاقه مندان امروزی آن، معنی حقیقی‌اش را از یاد برده‌اند. پیش از استفاده گسترده از اتومبیل، شرکت‌کنندگان در میهمانی، به سوی عروس و داماد که در حال ترک مراسم بودند، کفش پرتاب می‌کردند.‌ گرچه ممکن است آغاز چنین رفتاری را به مصریان نسبت بدهند، اما پاسخ به این نکته نخستین بار در تورات و در رسوم یهودیان ثبت شده است. یهودیان لنگه کفش را نماد مالکیت می‌دانستند و تصرف یا تسلط بر مال یا افراد را با آن مشخص می کردند. هر فروشنده یهودی به جای مهر یا امضا کردن قرارداد، در برابر چشمان شاهدان، لنگه کفش خود را بیرون می‌آورد و با دادن آن به خریدار موافقت خود را در معامله اعلام می‌کرد. در آن هنگام برای نشان دادن تملک یک قطعه زمین، روی آن کفش می‌گذاشتند. به علاوه پرتاب کفش، به معنای چشم‌پوشی و ترک علاقه نیز بود. در تورات آمده است که: کفشم را به سوی آدم می‌اندازم یعنی آدم دیگر تحت حمایت نیست. در روزگاری که تورات از آن حرف می‌زند، زنان شکلی - نه چندان گ...

اسامی مشاهیر و چهره های سرشناس استانهای ایران

اسامی مشاهیر و نامداران 30 استان ایران 1- تهران - محمد زکریای رازی ۲- خراسان رضوی - حکیم فردوسی ۳- اصفهان - محمود فرشچیان ۴- آذربایجان شرقی - ستارخان ۵- فارس - سعدی ۶- خوزستان - احمد محمود ۷- قم - شیخ کلینی ۸- کرمانشاه - شهرام ناظری ۹- آذربایجان غربی - مسعود پزشکیان ۱۰- سیستان و بلوچستان - یعقوب لیث صفاری ۱۱- گیلان - مجید سمیعی ۱۲- کرمان - هوشنگ مرادی کرمانی ۱۳- همدان - بابا طاهر ۱۴- مرکزی - امام خمینی ۱۵- یزد - محمد علی اسلامی ندوشن ۱۶- اردبیل - علی دایی ۱۷- هرمزگان - ناصر عبداللهی ۱۸- قزوین - عبید زاکانی ۱۹- زنجان - شهاب‌الدین سهروردی ۲۰- لرستان - عبد الحسین زرین کوب ۲۱- کردستان - بهمن قبادی ۲۲- گلستان - عنصرالمعالی کیکاوس ۲۳- مازندران - رضاخان ۲۴- خراسان شمالی - اُرُد بزرگ ۲۵- بوشهر - رئیس‌علی دلواری ۲۶- خراسان جنوبی - محمدحسن گنجی ۲۷- ایلام - مجتبی ملکی ۲۸- چهارمحال و بختیاری - سردار اسعد ۲۹- سمنان - محمود احمدی نژاد ۳۰- کهگیلویه و بویراحمد - حسین پناهی از سایت:مشاهیر ایران