رد شدن به محتوای اصلی

خزان زندگی

ارد بزرگ / Orod Bozorg

پیران آزاده آنانیند که از آموزش دودمان امروز کوتاهی نمی کنند و هر آنچه در اندیشه دارند را هدیه می کنند . ارد بزرگ

خزان زندگی

خزان زندگی زیباست

لبالب از خاطره ها، غم ها و شادیهاست

و زیباتر از غروبی بی انتها

دوران پر باریهاست

نشانه ی رنج درپیشانی هاست

دوران قصه ها ی دلنشین وشورانگیز مادر بزرگهاست

ولی افسوس....

در اغاز خزان زندگی این عزیزان

همچون قطرات باران

ازصفحات زندگی محو میگردند

و همانند برگهای خشگ پاییزی

طعمه ی جویبار میشوند

ثمره ی سالها رنج ومصیبت

تنهایی ،بی همزبانی

وبدینسان است که

آینه ی قلب رئوفشان

در هم می شکند

و مینوشند نابهنگام

شراب تلخ نیستی را

بیائید، بیایید

دست دوستی در دستان نحیفشان نهیم

ازجام پر بارشان بنوشیم

و بر گیریم قطره ای

از دریای تجربیاتشان

برویشان آغوشی گرم بگشاییم

اندرزهایشان را

همچون گوشواره ای زرین

بگوش اویزیم

و زینت بخش روح و روان سازیم

فردا خیلی دیر است

فردا خیلی دیر است



شکوهه عمرانی
ژنو / سوییس
http://chokouh.tk

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

ميمانی مهمان تنهایی و تو

آنکه دیگران را ابزار پرش خویش می سازد ، تنها خواهد ماند . اُرد بزرگ ميمانی مهمان تنهایی و تو اه چه آسیب بزرگيست دوستی با دوستانی که میسرایند آواز بیوفایی را و می اندیشند تنها به خویشتن خویش دوستانی که گلهای زیبا و آتشین دوستی را با انتظارات بی روا پرپر میسازند دوستان فصلی چه اسان میسپارندبه دستان خزان سبز بهاران دوستی را و چون خود ناتوان در دوستی دوستان را پراکنده می پسندند و تو میمانی مهمان تنهایی اما انها تنها تر ازتو ! آری آنها تنها تر از تو ! شکوهه عمرانی ژنو / سوییس http://chokouh.tk

کاش میشد در کوهستان بمانم

به کوهستان می نگرم ، درونم سرشار از نیرو می شود کوهها سر فرود می آورند ، و می گویند : باز ما را درخواهی نورد . ارد بزرگ کاش میشد در کوهستان بمانم به کوهستانی زیبا و روح افزا رسیده ام آرامشی دلپذیر حکمفرماست از پنجره به بیرون مینگرم پرواز دسته جمعی پرندگان مهاجر، آسمان نیلگون و کوههای سراسر سبز که با نور نقره فام آفتاب مزین شده چشمانم را نوازش میدهد آهنگ دلپذیر زنگوله ی گاو ها موسیقی دلنشینی را مینوازد. در اینجا از آدمیانی که کلامشان و لبخندشان دروغین است خبری نیست آدم های ریا کار و پنهانکار آدمهایی که به فرمان خود نمی زیند و در زندان قید وبند اسیرند آدم های تهی از عواطف انسانی که همچون عروسکهای متحرک به هر سو روانند و نقشه ی ویرانی تو را در سر میرورانند آدمهاییکه از ترس چشم زخم تو را از خود میرانند اینجا کسی بیکار نیست کسی در غم نان وآب نیست از تبعیض نژادی ، مذهبی خبری نیست از فقر ونابرابری اثری نیست از جنگ و خشونت هم خبری نیست کاش میشد در کوهستان بمانم شکوهه عمرانی ژنو / سوییس http://chokouh.tk

فرزانه شیدا ، بانوی اهل قلم

فرزانه شیدا شاعر و پژوهشگر ایرانی متولد 1340 و مقیم شهر اسلو در کشور نروژ است . سروده های او سرشار از احساسات پاک و زیبای یک بانوی ایرانی ست . در ایران هم میهنان او را با بررسی اندیشه های ارد بزرگ (Orod Bozorg) می شناسند . بررسی های عمیق او بر اندیشه های یک فیلسوف بسیار خواندنی و آموزنده است . فرزانه شیدا با نگاهی روان شناختی و گاها جامعه شناسانه افکار و نظریات ارد بزرگ را مورد پژوهش قرار می دهد . کتاب یازده جلدی ((بعد سوم آرمان نامه)) حاصل سالها پژوهش اوست . تسلط فرزانه شیدا بر ادبیات غنی فارسی و اشراف کامل بر صنایع ادبی ، از او یگانه ایی ساخته است ، که باعث شده بسیاری او را مرجع خویش در امر سرودن و شعر نمایند . متاسفانه آب و هوای سرد کشور نروژ ، این شاعر سرشناس کشورمان را دچار درد های عضلانی طولانی مدت نموده است در این شرایط و با این که بخش عمده ایی از فعالیتهای اجتماعی او کاسته شده اما با شور و عشق به مردم کشورش ایران همچنان می نگارد و نسل امروز را همچون یک مادر مهربان همراهی می نماید . برای این بانوی فرهیخته کشورمان آرزوی طول عمر و سلامتی می نماییم